a 15:سیلی واقعیت :: از بندگی زمانه آزاد تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
به زودی حالمان خوب می‌شود.


کاش واقعیت کمی آرام‌تر بر صورتم سیلی می‌زد،رد چهار انگشتش بر چهره‌ام باقی مانده و با این حال نزار رویم نمی‌شود فردا به دیدار رویا بروم.رویا دوسال است که منتظر من است،شاید هم بیشتر،شاید همه‌ی عمر.شاید هم هیچ وقت.نمی‌دانم.

 

سما نویس ۰۱ دی ۹۹ ، ۱۸:۳۶ ۶ ۱۷ ۲۱۵ شب‌های زمستان

نظرات (۶)

  • توکــا (:
    سه شنبه ۲ دی ۹۹ , ۰۲:۰۶

    سیلی واقعیت چه موضوع دلچسبی👌

  • AliReza ‌‌
    پنجشنبه ۴ دی ۹۹ , ۲۲:۳۰

    واقعیت بعضی وقتا از بس توی رویا زندگی میکنیم عصبانی میشه و خلاصه دستش در میره D:

  • Amir chaqamirza
    شنبه ۶ دی ۹۹ , ۱۶:۴۹

    سلام سلام سلام

    چه زیبا و دلپذیر بود😃.

    • author avatar
      سما نویس
      ۶ دی ۹۹، ۱۸:۱۴
      سلام به شما:)
      مچکرم:)))
  • آقای آبی
    دوشنبه ۲۲ دی ۹۹ , ۲۱:۳۰

    ای کاش فقط سیلی میزد... ولی اول سیلی میزنه.. تا بیفتی... بعد... تو مرداب واقعیت غرقت میکنه... ولی بازم رویاست که اگه صداش کنی... میاد و از مرداب نجاتت میده... کافیه صداش کنی :)) 

    • author avatar
      سما نویس
      ۲۲ دی ۹۹، ۲۱:۳۶
      کاش میشد شیش ماه از زندگی کردن مرخصی گرفت.
  • آقای آبی
    دوشنبه ۲۲ دی ۹۹ , ۲۲:۰۰

    کاش زندگی اونقدر خوب بشه که لازم نباشه مرخصی بگیریم. مثلا کسی که رو که به زندگیمون رنگ بده و به زندگیش رنگ بدیم پیدا کنیم. اونوقت اضافه کاری هم می ایستادیم. 

    • author avatar
      سما نویس
      ۲۲ دی ۹۹، ۲۲:۱۴
      تا حال خود آدم خوب نباشه هیچ کس نمی‌تونه کمکش کنه.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

آماده برای سفر روحی.برای پرواز،برای اوج گرفتن،برای تلاش،برای«رسیدن».برای شکست خوردن و از نو بلند شدن و شروع کردن،برای پذیرفتن خلاهای روحی،برای زشتی ها و زیبایی های دنیوی.برای یکی شدن با خدا.