a 132:در ستایش بهترین اتفاق هزار و چهارصد و دو :: از بندگی زمانه آزاد تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
به زودی حالمان خوب می‌شود.


در ستایش شما،در ستایش شما شش نفر که بهترین روزهای چهارصد و دو کنار شما سپری شد.در ستایش شما شش نفر که احساس امنیت را کنارتان تجربه کردم،در ستایش شما شش نفر که کنارتان بعد از مدت‌ها از ته دل خندیدم و از یاد بردم که تابستان بر من چه گذشت.در ستایش شما شش نفر که کنارتان ورژن اصلی خودم بودم بدون آنکه ترسی از قضاوت داشته باشم.در ستایش شما شش نفر که در دورانی که کنار شما بودم،دارو را به حداقل ممکن رساندم.

در ستایش  آقای «ب» که از اعتماد به ایشان پشیمان نشدم،در ستایش آقای «ب» که  بهترین ورژن یک رئیس برای یک فرد تازه کار بودند،در ستایش آقای «ب» که به من و «ف»  شخصیت کاری دادند.در ستایش آقای «ب» که وقتی برای من مشکلی پیش آمد،بی‌تفاوت نبودند و حضورشان برای من دلگرم کننده بود.در ستایش آقای «ب» که وقتی اولین بار مشکلم را بهشان گفتم تا مدت ها احساس می کردم یک برادر بزرگ تر حامی دارم،در ستایش آقای «ب» که وقتی دیگر رئیس مستقیم من نبودند،دست و دلم به کار نمی‌رفت.

در ستایش خانم «کاف» که بی‌نهایت به ما کمک می‌کردند،در ستایش خانم «کاف»که با من و «ف» از در دوستی وارد شدند و امروز دوست عزیز ما دو نفر هستند.در ستایش ایشان که بعضی شب‌ها در آن گروه سه نفره،طولانی مدت با هم گپ زدیم و از ماوقع برای هم گفتیم.در ستایش خانم «کاف»که بعد از سرکار، در مترو،یک گوشه می ایستادیم و ساعت ها بدون توجه به گذر زمان از اتفاقات روز و احساس‌مان نسبت به ماجراها می‌گفتیم و سه تایی بلند بلند می‌خندیدیم.

در ستایش آقای«میم»برای حس امنیتی که منتقل کردند،برای خنداندن ما،برای زمانهایی که ما صبر می‌کردیم تا در کنار ایشان نهار بخوریم و بهترین نیم‌ساعت‌ روزمان بود.در ستایش ایشان که وقتی برای کار بیرون می‌رفتند،جای خالی شان احساس می‌شد.در ستایش معرفت آقای میم که مثال زدنی‌ست.در ستایش آقای «میم» که همه جا ذکر خیرشان است.

در ستایش آقای «خ» که در مورد اتفاقات ناخوشایند کاری‌ام بیش از همه با ایشان صحبت کردم،در ستایش ایشان که بعد از معاشرت های‌مان احساس کردم فرد عزیزی در این مجموعه هست که  می‌توانم بهترین راهنمایی ها را از ایشان بگیرم.در ستایش ایشان که اخلاق مدار بودند و در بدترین شرایط،بدگویی آدمها را نمی‌کردند و احترام همه را حفظ می‌کردند.در ستایش ایشان که هر وقت در کارم به سوال و مشکلی بر می‌خوردم با آغوش باز پذیرای سوالات من بودند.

در ستایش آقای «جیم»که اولین کسی بودند که در کارم ازشان یاد گرفتم.در ستایش آقای «جیم»که من و «ف» بی نهایت‌ دوست شان داشتیم و ازشان با اشتیاق یاد می گرفتیم،در ستایش آقای «جیم»که باعث شدند من عاشق کارم در رشته ای بشوم که هیچ وقت حتی فکرش را هم نمی کردم انقدر دوستش داشته باشم.در ستایش آقای «جیم»که باعث شدند در آن دو ماه روزها با انگیزه از خواب بلند شوم.

در ستایش آقای «صاد» عزیز که  افتخار خودم می‌دانم که در اولین تجربه کاری‌ام در جایی کار کرده‌ام که ایشان مدیر من بودند،در ستایش این عزیز بزرگوار که محبوب دل هاست و کسی جز خیر از ایشان چیزی ندیده.در ستایش ایشان که بین نیروی تازه کار و باسابقه فرقی قائل نبودند و با همه یکسان برخورد می‌کردند،در ستایش ایشان که آرزو می‌کنم تا زمانی که در این رشته مشغول به کار هستم با تیم ایشان کار کنم.در ستایش ایشان که وقتی فکر می کنم چه قدر حرفه‌ای با من و «ف» برخورد کردند،اشکی می شوم.

روزهایی که در کنار این آدمها سپری شد،هدیه ای از جانب خدا برای فراموش کردن روزهای تلخ تابستان بود.روزهایی که تا صبح بیدار به سقف اتاق خیره بودم و نمی دانستم چه بر سرم آورده‌اند.روزهایی که راهی برای فرار از تهمتی که به من زده بودند،نداشتم و بدون آنکه واکنشی نشان بدهم،همه چیز را به خدا سپردم.همه چیز را به خدا سپردم و بعد از مدت خیلی کمی این آدمهای عزیز سر راهم قرار گرفتند.اینکه شنیدیم خوشبختی فاصله ی بین دو بدبختی هست،خیلی درسته.اون اتاق بزرگ شیشه ای،با شش تا میز و صندلی رو به روی هم با نور زیادی که نیمه‌های روز تا وسط اتاق می‌تابید،خوشبختی زندگی من بود که قبل و بعدش اتفاقات تلخ و سخت زیادی رخ داد.

 

 

سما نویس ۲۹ اسفند ۰۲ ، ۲۰:۳۵ ۴ ۵ ۱۲۲

نظرات (۴)

  • یاس ارغوانی🌱
    سه شنبه ۲۹ اسفند ۰۲ , ۲۲:۵۶

    سلام. چقدر قشنگه این احساس چقدر قشنگه این ستایش‌ها چون که خودمم تجربه کردم و چقدر خوبن یه سری آدم‌ها.

    خدا برات حفظشون کنه و سال جدیدت پر از اتفاقای خوب سما جان :*)

    • author avatar
      سما نویس
      ۲ فروردين ۰۳، ۰۸:۱۰
      ممنونمم عزیزم.هم‌چنین برای خودت.
  • غ ز ل بانو
    دوشنبه ۶ فروردين ۰۳ , ۱۶:۱۶

    سال نو مبارک و اتفاقهای خوب زندگیت مستدام و زیاد

    چقدر خوبه که قشنگیها رو وسط اون همه تلخی ببینیم

    • author avatar
      سما نویس
      ۸ فروردين ۰۳، ۲۳:۳۹
      ممنونم عزیزم.سال نوی شما هم مبارک.با آرزوی بهترین‌ها.

      قربانتت.
  • آرش
    يكشنبه ۱۲ فروردين ۰۳ , ۱۰:۱۶

    و چه خوبه که در بین همه‌ی سختی‌ها و سیاهی‌های این دوران، زیبایی‌ها و نورها رو ببینیم.

    دست مریزاد...

    +نوروز مبارک
    با آرزوی خاطره شدن همه‌ی آرزوها...

    • author avatar
      سما نویس
      ۱۲ فروردين ۰۳، ۱۵:۱۷
      خیلی ممنون آرش عزیز از اینکه خوندی.
      نوروز شما هم مبارک.
      الهی آمین.
  • عطاملک | قرارگاه سایبری
    چهارشنبه ۱۵ فروردين ۰۳ , ۰۶:۲۶

    سلام

    ایام به کام انشاالله

    از شما دعوت می کنم برای انتشار سریع و ساده دلنوشته ها و مطالبتون از شبکه اجتماعی ویترین بهره بگیرید

    الان نام کاربریتون ازاد است

    با سپاس

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

آماده برای سفر روحی.برای پرواز،برای اوج گرفتن،برای تلاش،برای«رسیدن».برای شکست خوردن و از نو بلند شدن و شروع کردن،برای پذیرفتن خلاهای روحی،برای زشتی ها و زیبایی های دنیوی.برای یکی شدن با خدا.