ویولن عزیزم!دلم برات خیلی تنگ شده.خیلی زیاد.هیچ وقت انقدر ازت دور نبودم اما عزیز جانم آخرین باری که با خودم آوردمت سفر بچهی خوبی نبودی و سیمهات رو پاره کردی و یک ملیون و دویست هزار تمون انداختی سر دستم.با رطوبت کنار نیومدی و برای همین عید با خودم نیووردمت.دست من نبود.میدونی که تصمیم خانواده به اومدن بود.اما به زودی برمیگردم.سه چهار روز دیگه هم تحمل کنی،بیخ ریشتم.بهار رو با هم سبز میکنیم.قوربون رگه های چوبی پوستت برم:)
نظرات (۷)
~𝒎𝒊𝒕𝒔𝒖𝒓𝒊
چهارشنبه ۳ فروردين ۰۱ , ۱۷:۱۴ای جان :")))))
سما نویس
۷ فروردين ۰۱، ۲۰:۴۸محسن رحمانی
چهارشنبه ۳ فروردين ۰۱ , ۱۷:۳۶سلام عیدتون مبارک سال خوبی داشته باشید .
سما نویس
۷ فروردين ۰۱، ۲۰:۴۸فاطمه صاد
چهارشنبه ۳ فروردين ۰۱ , ۱۷:۴۴قلب قلبی شدم :)
سما نویس
۷ فروردين ۰۱، ۲۰:۴۷یاسمن گلی:)
پنجشنبه ۴ فروردين ۰۱ , ۰۹:۰۶عزیزم :))) ❤️سال خوبی داشته باشی عزیزجان
سما نویس
۷ فروردين ۰۱، ۲۰:۴۷تنها در شب
پنجشنبه ۴ فروردين ۰۱ , ۲۲:۱۴عیدتون شما ویولنتون مبارک
سما نویس
۷ فروردين ۰۱، ۲۰:۴۷امیررضا ...
جمعه ۵ فروردين ۰۱ , ۱۴:۲۹از این عشقا :)
سما نویس
۷ فروردين ۰۱، ۲۰:۴۷Fateme :)
يكشنبه ۸ خرداد ۰۱ , ۱۱:۰۲چقدر همیشه دوست داشتم بلد بودم ساز بزنم!
این از اون چیزاییه که حس میکنم برای همیشه حسرتش رو همراهم خواهم داشت!
سما نویس
۸ خرداد ۰۱، ۱۵:۵۶