a 45:این بار تلاشم را بخوان(2) :: از بندگی زمانه آزاد تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
به زودی حالمان خوب می‌شود.


روزهایی رو می‌گذرونم که ثبات زیادی ندارم اما مدام در حال تلاشم تا بتونم به خودم کمک کنم و خیلی تحت تاثیر اتفاقات اطرافم قرار نگیرم.

اتفاقی که قرار بود آخر اردیبهشت بیفته و من بیام اینجا بگم،رخ نداد..مایوس شدم اما خیلی هم غافلگیر نشدم چون می‌دونستم کسی که باید این موضوع خانوادگی رو رهبری کنه،از زیر کار در میره و مثل ده سال گذشته میزنه زیر همه چیز و هربار فقط وعده وعید الکی میده.با خودم قرار گذاشتم برای حفظ آرامشم هم که شده دیگه تا هیچ وقت به این مسئله خانوادگی فکر نکنم.شد،چه بهتر.نشد هم که...

نشد چی کار می‌تونم بکنم جز غصه؟و غصه چه بلایی سرم میاره جز افسردگی و به خطر انداحتن سلامت جسمم؟پس رها می‌کنم و دیگه بهش فکر نمی‌کنم.من دیگه جون غصه خوردن و فکر و خیال ندارم.

..

کلاس ویولن با استاد جدیدم خیلی باکیفیته.بعد از مدت‌ها حس می‌کنم دارم چیزی یاد می‌گیرم و به دانش موسیقیاییم اضافه میشه.دارم تمام تلاشم رو می‌کنم تا خودم رو حداقل کمی هم که شده به استاندارد ذهنیم نزدیک کنم..بیشتر تایم روزم به ویولن تمرین کردن اختصاص پیدا میکنه و خودم هم پیشرفتم رو احساس می‌کنم..با اینکه مجبورم از فعالیت‌های دیگم کم کنم و به ویولن اضافه کنم اما از این موضوع ناراحت نیستم با اینکه فشار درسم هم خیلی زیاده و کنترل همه‌ی این امور با هم برام سخته و خستگیم رو دوچندان میکنه اما راضیم..راضیم چون دارم برای آرزوهام تمام تلاشم رو می‌کنم و باقی هر چه شد رو می‌سپرم دست خدا و مطمئنم خدا حواسش به خودم و آرزوهام هست و داره از اون بالا تلاشم رو می‌بینه و برام دست میزنه..هفته‌ای که گذشت خیلی کم خوابیدم.شاید هر شب فقط سه ساعت.برای همین باید برنامه‌ریزیم رو طوری انجام بدم که از سلامت جسمم هم غافل نشم و چیزی رو فدای چیزی نکنم.اما چه کنم که به قول نیما یوشیج«باید از چیزی کاست تا به چیزی افزود.»من هم معمولاً دیواری کوتاه‌تر از خواب و تغذیم تو اوضاع فشار و سختی پیدا نمی‌کنم.اما خب این بار نمی‌خوام اشتباهم رو تکرار کنم.

..

با «ف»همون کسی که درباره‌ی آینده خیلی باهاش صحبت می‌کنم،خیلی درباره‌ی تابستون صحبت کردیم،تقریباً تمام کارهایی که می‌خوایم انجام بدیم رو نوشتیم و فقط میمونه عمل که اون هم با تموم شدن امتحانات و بعد از استراحت دوهفته‌ای شروع می‌کنیم..برای برنامه‌هامون خیلی ذوق دارم و سر وقت درباره‌ی همشون می‌نویسم و فعلاً به دعای خیر محتاجم.

..

پ.ن:اگر ریا نباشه،دوهفتست که برای نماز صبح بلند میشم و خدا رو بغل می‌کنم.چه لذتی داشت و از خودم محرومش می‌کردم..خدایا شکرت!

 

سما نویس ۰۶ خرداد ۰۰ ، ۲۳:۱۶ ۵ ۱۶ ۲۲۸

نظرات (۵)

  • Mohsen Farajollahi シ
    جمعه ۷ خرداد ۰۰ , ۱۲:۴۲

    زیاد مهم نیست :) خودتون رو بابتش ناراحت نکنین. البته کاملا حق دارین که احساسات داشته باشین و همه هم تو این شرایط همین احساس رو دارن ولی خوب بعضی اوقات چیزا مطابق خواسته آدم پیش نمیرن... بعلاوه خدا یک چیزی رو از آدم بگیره یکی بهترش رو میده و خیلی خوبه که هنوز امید و توکلتون به خدا هستش. با اینکه به قسمت اعتقاد ندارم ولی بعضی اوقات باید گفت قسمت نبوده.

    باز نمیدونم این پست به پست قبلی مربوطه یا نه (کاملا معلومه که چقدر باهوشم) ولی تو کامنتای پست قبلی دیدم زیاد تعریف کردین. هیچوقت از کسی یک بت نسازین... همه عیب و ایراد دارن و حتی اگر نداشته باشن هم نباید با این گفتنا انتظارات رو بالا ببرین چون بعدا به ضرر آدم تموم میشه حالا به هر نحوی.

    زندگیتون روشن :)

    • author avatar
      سما نویس
      ۸ خرداد ۰۰، ۲۳:۱۶
      دقیقاً.خدا همیشه همه چیز رو به یک نفر نمیده و خب اساس عدل هم همینه..ولی من به قسمت اعتقاد دارم و مطمئنم اتفاق بهتری منتظرمونه اما خب در لحظه برام سخت بود که بخوام کنار بیام.
      .
      .
      راستش نه مرتبط نیست..بلی من با بت ساختن مخالفم و تا حالا هم چوبش رو خوردم اما خب چی بگم؟من رو موردی که شما گفتین اتفاقا برعکس خیلی حساب باز نکردم و چون رابطه‌ی بر مبنای احترام دارم،دلم می‌خواد اعتمادش رو جلب کنم و کاری کنم اون بتونه روم حساب باز کنه چون برای آیندم سودمنده.
  • _ Narges _
    جمعه ۷ خرداد ۰۰ , ۱۵:۰۱

    منم همینطوریم مشکلی که بیشترش دست من نیست رو بیش از حد اهمیت میدم و خودم رو عذاب میدم. سعی کن رهاش کنی منم سعی میکنم رها کنم. توی زندگی همه باید به رهایی از یه مشکلاتی که حل حتی نمیشن برسیم.

     

    چقدر خوبه که کلاسات رو دوست داری امیدوارم که روزبروز حالت در کلاس ها بهتر باشه.

    منم از اولین چیزی که میگذرم خواب و تغذیمه. که جدیدا فقط تغذیم خیلی مشکل دار شده.

    نماز صبح خیلی خوبه منم توش کاهلی دارم ولی به جرئت میتونم بگم روزایی که نماز صبح بیدارم حالم خیلی خوبه. مخصوصا وقتی دعای عهد میخونم .

    امیدوارم همیشه حال دلت خوب باشه. تابستونت پر از شادی و خوشی:)

    • author avatar
      سما نویس
      ۸ خرداد ۰۰، ۲۳:۱۷
      آره رها کردم.
      ممنونم نرگی.بهترین دعایی که یکی این روزها میتونه در حقم بکنه اینه که برام بخواد کلاس‌هام بهتر و بهتر بشن.
      /
      /
      ممنونم انشالله تو هم تابستون رنگی رنگی داشته باشی عزیزز:)

  • فآطم ..
    شنبه ۸ خرداد ۰۰ , ۱۸:۴۶

    ازت تو ذهنم یه دختر خیلی قوی دارم 

    که از پس هر کاری بر میاد :))

    • author avatar
      سما نویس
      ۸ خرداد ۰۰، ۲۳:۱۸
      ممنونم فاطمه عزیز که من رو لایق خوندن می‌دونی!
      انشالله همین طور باشه.تمام نلاش من هم همینه.
  • آرا مش
    سه شنبه ۱۱ خرداد ۰۰ , ۱۶:۵۵

    سلام :))

    پست هایی که توشون سختی و غم هست ولی ته تهش به امید و انرژی مثبت ختم میشه خوندنشون پر از انرژی میکنه آدمو؛ ممنونم...

    امیدوارم موفق و سربلند باشی🌹 

    • author avatar
      سما نویس
      ۱۲ خرداد ۰۰، ۱۰:۲۶
      سلام.ممنون از شما که خوندین.الهی هیشه امید داشته باشید.
      .
      .
      موفق باشید!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

آماده برای سفر روحی.برای پرواز،برای اوج گرفتن،برای تلاش،برای«رسیدن».برای شکست خوردن و از نو بلند شدن و شروع کردن،برای پذیرفتن خلاهای روحی،برای زشتی ها و زیبایی های دنیوی.برای یکی شدن با خدا.